نیویورک تایمز در گفتوگویی مفصلی با سراجالدین حقانی، وزیر داخله (کشور) رژیم طالبان که از قدرتمندترین چهرههای این گروه به شمار میرود، به مخالفت او با فرمانها و سیاستهای ملا هبتالله، نقش خانواده حقانی در پیروزیهای طالبان، تماس و ارتباط شبکه حقانی با ایالات متحده و نگاه حقانی به وضعیت کنونی افغانستان پرداخته و نوشته که حقانی برای پیروزی در رقابت با ملا هبتالله، «به طور فزایندهای به دنبال جلب حمایت در خارج از کشور» است.
نیویورک تایمز همزمان سه مطلب جداگانه به قلم کریستینا گلدبام، خبرنگار این رسانه در افغانستان، منتشر کرد که در یکی جزئیات گفتوگو با حقانی آمده و در دو مطلب دیگر ارتباطات حقانی با دولتهای مختلف و همچنین برداشتها و نکات مهم مصاحبه با حقانی و کارشناسان ذکر شده است.
در مطلب طولانی نیویورک تایمز از مصاحبه سه ساعته با سراجالدین حقانی، از او بهعنوان مردی یاد شده که تا پیش بازگشت طالبان به قدرت، با القابی چون «شبح ترسناک» و «فرشته مرگ»، توصیف میشده است: «حقانی یک پادشاه جهادی مخفی بود؛ با روابط عمیق با القاعده و سایر شبکههای تروریستی. او در صدر فهرست افراد تحت تعقیب ایالات متحده در افغانستان قرار داشت و برای سرش ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین شده بود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال خبرنگار نیویورک تایمز حقانی را پس از بازگشت به قدرت، «دولتمرد عملگرا»، «دیپلمات قابلاعتماد» و «صدای اعتدال نسبی در دولتی که غرق در افراطگرایی مذهبی است» توصیف و به نقل از کارشناسان ادعا میکند که حقانی برای اشتغال زنان و بازگشت آنان به مدارس و دانشگاهها لابی میکند.
این در حالی است که حقانی اگرچه در سخنرانیهای سه سال گذشته، بدون نام بردن از ملا هبتالله، از انحصار قدرت انتقاد کرده، هیچگاه از بازگشایی مدارس و دانشگاهها حمایت نکرده است. همچنین حقانی و هیچ یک از دیگر رهبران ارشد و قدرتمند طالبان با فرمانهای طالبان در زمینه حقوق زنان و حقوق بشر علنا مخالفت نکردهاند. حقانی مرداد ۱۴۰۳ در یک سخنرانی در قندهار گفت: «ما همه زیر قیادت یک امیریم و برای قدرت نجنگیدیم.»
به نوشته نیویورک تایمز، «تغییر چهره حقانی بخشی از یک تحول بزرگتر است که در سه سال گذشته طالبان را تکان داده است؛ حتی در حالی که این گروه تلاش میکند جبههای متحد را به نمایش بگذارد».
نویسنده تنش میان حقانی و هبتالله را چنین توضیح میدهد: «پس از آنکه هبتالله کنترل تقریبا کامل سیاستهای کلان را به دست گرفت، حقانی پیوسته او را به چالش کشیده است. به گفته چندین مقام طالبان و خارجی، حقانی به صورت خصوصی تلاش کرد به دختران اجازه داده شود پس از کلاس ششم هم به مدرسه بروند و زنان به کار در ادارات دولتی ادامه دهند و در حالی که ملا هبتالله ارزشهای غربی را محکوم و خواستههای غرب را رد میکرد، حقانی خود را به عنوان پلی میان دو طرف معرفی کرد.»
این نخستینبار است که نیویورک تایمز، یکی از رسانههای پرمخاطب جهان، به موضوع چندپارچگی طالبان و اختلاف میان شبکه حقانی و جناح قندهار میپردازد. البته حقانی در این مصاحبه به اختلافش با ملا هبتالله هیچ اشارهای نکرده و ادعا کرده است که افغانستان تحت سلطه طالبان یک قانون و یک رهبر دارد، اما خبرنگار نیویورک تایمز نوشته که با ۷۰ نفر از جمله اعضای طالبان، مقامهای دولت پیشین افغانستان، کارشناسان و دیپلماتهای غربی در مورد سراجالدین حقانی، خانواده حقانی و نقش او در میان رهبران طالبان مصاحبه کرده است.
حقانی در این مصاحبه ادعا کرده که دیگر دنبال جنگ و خونریزی نیست و با خروج آمریکا و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، فصل جدیدی را گشوده و دنبال تعامل و ارتباط با دولتهای جهان است. این تحول در دیدگاه حقانی بهعنوان یک جهادی قسمخورده و تشنه به خون، بسیاری از دیپلماتهای غربی را شگفتزده کرده است و بسیاری بر این باورند که حقانی قابلاعتماد نیست. نیویورک تایمز در این مورد نوشت: «حقانی یک معما است؛ او همزمان یک سیاستمدار قدرتطلب و یک جهادی قسمخورده با دستانی آغشته به خون است که حتی تاریخ و محل دقیق تولدش نیز مشخص نیست.»
در این مطلب اشاره شده که وعده بازگرداندن حقوق زنان احتمالا به معنای اصلاح یا تغییر شخصیت حقانی نیست و بیشتر بر اساس تدابیر از پیشمحاسبهشده او برای جلب حمایت کشورهای غربی بیان میشود تا ملا هبتالله را به چالش بکشد.
بر اساس تحقیق نیویورک تایمز، خانواده حقانی در زمینه تماس و برقراری روابط مخفی با ایالات متحده سابقه طولانی دارد. پس از شورش دوباره طالبان در سال ۲۰۰۴، اعضای ارشد این خانواده با مقامهای غربی و آمریکایی دیدار کردند و دنبال گفتوگو و مذاکره صلح بودند، اما ایالات متحده این درخواستها را رد کرد.
نیویورک تایمز افزود: «برخی مقامها و کارشناسان آمریکایی اکنون میگویند که رد کردن دوباره درخواست تعامل حقانی ممکن است به معنای تکرار همان اشتباهات گذشته باشد. با وجود کمبود گزینهها، برخی حقانی را نیرویی مستعد تغییر میبینند که شاید روزی بتواند زندگی تحت حکومت طالبان و روابط این کشور با جهان را بازتعریف کند.»
با این حال حقانی که در جریان جنگ طالبان با دولت پیشین افغانستان و نیروهای آمریکایی، مرگبارترین حملات را در شهرهای بزرگ انجام داد، همچنان در فهرست تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا و جزو تروریستهای بینالمللی است.
نیویورک تایمز با اشاره به دو حمله مرگبار شبکه حقانی نوشت که جنگجویان این شبکه در سال ۲۰۱۷، یکی از مرگبارترین حملات را در کابل انجام دادند که به کشته شدن بیش از ۱۵۰ نفر منجر شد که بیشتر قربانیان غیرنظامیان بودند.
اعضای شبکه حقانی در سال ۲۰۱۱ هم حملهای ۱۹ ساعته به سفارت ایالات متحده در کابل انجام دادند که تلفات انسانی به جا گذاشت. بوو برگدال، سرباز آمریکایی را هم این شبکه در سال ۲۰۰۹ به گروگان گرفت.
ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ شبکه حقانی را سازمان تروریستی معرفی کرد، اما تلاشهای پیگیر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و دولت پیشین افغانستان برای ردیابی، کشتن یا بازداشت سراجالدین حقانی بینتیجه ماند. حقانی به نیویورک تایمز گفت گاهی شبها ده بار مکان اقامتش را تغییر میداد و هرگز در طول جنگ از یک محافظ یا خودرو دو بار استفاده نکرد.
حقانی در این گفتوگو حضور گروههای تروریستی بینالمللی را در افغانستان را هم رد کرد و خواستار تعامل با جهان شد، اما هانســیاکوب شیندلر، هماهنگکننده سابق گروه نظارتی سازمان ملل بر داعش، القاعده و طالبان، میگوید تعامل و همکاری با حقانی «یک ایده خطرناک» است.
شیندلر افزود: «شما آن روزی که دارید با آنها معامله میکنید هم نمیدانید حقانیها کنار چه کسی خواهند ایستاد؛ کنار شما، کنار خودشان یا کنار تروریستهای بینالمللی؟»